سلام.

دیروز مطابق با 17 شهریور 1386 هجری شمسی و هشتم سپتامبر 2007 میلادی و 25 شعبان 1427ساعت 5:30 دقیقه صبح بیست و یکیمین سالروز تولد این حقیر غربت نشین بود.

چقدر زود شد 21 سال....

به هر حال خواسته یا ناخواسته این اتفاق افتاد و به همین مناسبت دوستان خداوکیلی خجالت دادند.البته مثل پارسال خبری از رستوران ایرانی و چلو کباب نبود اما من اولین کیک زندگی ام در هند رو با 2 ساعت تلاش مستمر به همین مناسبت درست کردم که در عرض 30 ثانیه با شیره معده دوستان گلم مخلوط شده بود و در پیچ و خم دل اندرون این جماعت دوست داشتنی که تلاششان برای بیشتر سهم بردن از کیک بنده را مات و مبهوت و مسکوت کرده بود، راه به بیرون میجست.

البته وبلاگنویس ها که هدیه دادن نتوان نمود، اما من به شما یک لینک هدیه میدم و جان عزیزتان قسم میدم که فقط برای تفریح ازش استفاده کنید.

در این لینک پس از دادن یک سری اطلاعات روز مرگ شما بهتون اعلام میشه.

 http://asp.irteb.com/lifetime/lifetime.aspx

پی نوشت :

1- آقا دزده 13 میلیون و 500 هزار تومن برای دزدیدن 55 میکروسکوپ به دپارتمان لطمه وارد کرد.

2-دزدی معمولا خیلی خیلی کم اینجا اتفاق میوفته اما وقتی اتفاق میوفته به بعضیها خیلی حال میده.مثل همکلاسیهای من.

3-این لینک حساب کرد که من تا 81 سالگی زنده میمونم.

4-هر کی امروز تولدشه، تولدش مبارک...

مطلب را به بالاترین بفرستید: رآ، مین RaaMeen ::: یکشنبه 86/6/18::: ساعت 7:37 عصر

سلام

دیروز صبح ساعت 5:45 دقیقه صبح یک sms از طرف یکی از همکلاسهای وقت شناسم برام اومد که پیغام داده بود «امروز تو کالج دزدی شده».

برام خیلی عجیب بود که اولا این پیامک رو چرا کله صبح فرستاده (هر چند که بیدار بودم) و ثانیا اینکه این یارو این موقع صبح تو کالج چکار میکرده و از طرفی هم دلم به حال اون دزد بدبخت میسوخت که به چه کاهدونی زده....

البته بعدش یادم اومد که رئیس دپارتمانمون سنگ تموم گذاشته و یک تلویزیون 31 اینچ فلترون برای دفتر خریده و خوب تنها چیز بدرد بخور توی دپارتمان همون بود.

اما جریان وقتی جالبتر شد که 14 ساعت بعد همکلاسی دیگه ای جزئیات سرقت رو از خودش در وکرد و من فهمیدم که این آقا دزده چقدر باحال بوده چون تنها دشتی که کرده بود 50 تا میکروسکوپ خراب بوده که روی 50جا از بدنه هرکدومشون اسم کالج هک شده بود که عملا هیچ مالخری اینقدر خر نیست که بیاد پول به اونا بده چون 2 برابر قیمت یک میکروسکوپ نو رو باید خرج کنه تا اونا رو شبیه میکروسکوپ دسته دوم قابل فروش بکنه.

در هر صورت از آقا دزده کلی ممنونیم که ما رو از شر این میکروسکوپهای فکستنی خلاص کرد و باعث شد که در آینده نزدیک 50 تا میکروسکوپ جدید به دپارتمان ما بیاد.

اینم تقدیم به آقا دزده

پی نوشت :

دیشب دوباره جشن بود تو خیابونا.لاکردارا اینقدر صداشون بلند بود که شیشه های خونم داشت میلرزید و 2 بار موبایلم تو یک متریم زنگ زد متوجه نشدم.

مطلب را به بالاترین بفرستید: رآ، مین RaaMeen ::: چهارشنبه 86/6/14::: ساعت 11:52 صبح

سلام

مخاطب این نوشته سیگاریها یا کلا کسانی که به هر شکلی به سیگار ارادت دارند اعم از تفننی و عصبی و غیره هستند.

من بخاطر تشریح حیوانات مختلف (مثل قورباغه،کبوتر،ماهی،سوسک،کوسه،خرچنگ، ماهی،موش،ستاره دریائی و...) چه در کالج و چه حیواناتی که خودم شکار کردم و در خانه تشریح کردم و صد البته صحنه های مشمئز کننده ای که در بازار گوشت فروشهای مسلمانان پونا باهاشون مواجه شدم خیلی کم پیش میاد که یک صحنه بتونه حال منو بهم بزنه.اما

پارسال یک نمایشگاه علوم زیستی در دانشگاهمون برگزار شده بود که من با موضوع سنگ کلیه شرکت کرده بودم.غرفه ردیف پشتی من مربوط به سرطان بود.که فضائی که داشت دقیقا 5 برابر فضای سایر غرفه ها بود و توش نمونه های سرطانی مختلفی قرار داده بود .حتی نمونه هائی از سرطان های کمیاب مثل سرطان چشم،سرطان مغز سرطان ملاتونین،سرطان استخوان و ...که از دانشگاه های دیگه دریافت کرده بود .

بازدید کننده ها هم اصلا دلشون نمیومد که از این غرفه بازدید کنند و کسانی هم که میدیدند با حالت غیر قابل توصیف برمیگشتند.

من بیش از 3 ساعت نمونه های مختلف این غرفه رو دیدم و یادداشت برداری کردم.اما خودم به شدت تحت تاثیر 2 تا از نمونه هاش افتادم که یکیش سرطان ریه بود.در واقع من از دیدن 2 تا شش کاملا سیاه و پر از تومور اصلا حالت بدی پیدا نکردم اما وقتی دیدم که کنار این نمونه یک ریه انسان سالم هم قرار داده بودند واقعا جا خوردم.بخصوص که زیر نمونه سرطانی نوشته بود «علت سرطان : استعمال سیگار ».

امروز تو سایت حادثه مشابه همون نمونه رو دیدم و براتون قرار میدم و تقاضا دارم که از همین الان برای ترک سیگار اقدام کنید.

قدر سلامتی رو وقتی میدونیم که ازش دور باشیم اما خدا کنه برای بازگشت دوباره سلامتی راه سختی نداشته باشیم...

مطلب را به بالاترین بفرستید: رآ، مین RaaMeen ::: پنج شنبه 86/6/8::: ساعت 11:54 صبح

سلام

دقیقا 2 هفته پیش برگشتم هند.

ایران سرعت اینترنت خیلی اذیتم میکرد و در مجموع 78 روزی که در ایران بودم به اندازه 3 روزی که اینجا On هستم نبودم.

ارتباط فرهنگی 100% هندی

هتل Le Meridian و هتل پراید چند سالی هست که جشنواره های بزرگ غذاهای بین المللی برگزار میکنند.اینبار هتل Le Meridian در Boat club road جشنواره غذاهای ایرانی با نام Persian Food Festival برگزار کرده که تا 2 هفته دیگه ادامه داره.

قرمه سبزی،قیمه،جوجه کباب،چلو کباب و چند نوع غذای دیگه هم سرو میکنند.اسم سرآشپز هم کاظم شیخ است.

من که از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدم.چون هندیها خیلی شکمو هستند و یکی از بهتزین روشهای ارتباط فرهنگی با اونا همین جشنواره غذا میتونه باشه(صد البته که بعد از جشنواره رقص).آخه هر چی با این هندیها بیشتر از تمدن و پیوندهای فرهنگی و ادبی حرف بزنی بیشتر قیافشون شبیه علامت تعجب میشه.

 البته قیمت غذاها از رستوران ایرانیهای سطح شهر خیلی خیلی بیشتره.

پی نوشت:

از این به بعد تو این وبلاگ مینویسم.لطفا لینک منو اصلاح کنید.هر چند هم که اگر وارد رامین بایوتک بشید اتوماتیک میاین اینجا.قدمتون روی چشم...

مطلب را به بالاترین بفرستید: رآ، مین RaaMeen ::: سه شنبه 86/6/6::: ساعت 7:31 عصر

بعد از 2 ساعت تاخیر جمعه رسیدم تهران و یکشنبه صبح هم مشهد.
تمام برنامه هام رو طوری تنظیم کرده بودم که حداکثر تا صبح شنبه با همه دوستان و آشنایان و احتمالا مشتاقان چاق سلامتی کرده باشم و بعد از اون هم دنبال کارهای کارآموزی...
اما چنان شد که اکنون که بوی چهارشنبه داره به مشام میرسه نتونستم طبق برنامه پیش برم و چنان جمعیت مشتاق استقبال کننده من رو شگفت زده و مشغول کرده که هنوز وقت دیدار دوستان و آشنایان پیدا نشده...

مطلب را به بالاترین بفرستید: رآ، مین RaaMeen ::: یکشنبه 86/6/4::: ساعت 11:54 عصر